
نمک زدا ابزاری برای تعیین شوری آب دریا بر روی کشتی یا در آزمایشگاه با روش هدایت الکتریکی است.
اولین دستگاه از این نوع توسط دفتر ملی استانداردهای آمریکا در سال 1930 به عنوان پل شوری ونر-اسمیت –سول، ساخته شد. مهندس NBS فرانک ونیر و اقیانوس شناس نگهبان ساحل اد اسمیت واف. سول آنها را در سال 1934 به عملیات اقیانوس شناسی کشتی های گشتی یخ بین المللی وارد کردند. دستگاه پل شوری مستقیما نسبت رسانایی بین نمونه استاندارد و آب را با استفاده از سل اندازه گیری کننده تماس، اندازه گیری می کند. سل ها در دمای یکسانی نگه داری میشوند. این ابزار، سنجش هایی به همان دقت سنجش های به دست آمده از روش نادسون فراهم میکند اما از لحاظ استفاده بسیار سریع و آسان است. دما تاثیر بسیار زیادی بر رسانایی آب دریا دارد. افزایش در دما به اندازه 01/0 درجه سانتیگراد به همان اندازه افزایش 01/0 در شوری بر رسانایی اثر میگذارد. اخیراً اقیانوس شناسان به دقتی معادل 003 ± یا بهتر از آن برای اقیانوس عمیق نیاز دارند چیزی که موجب پیشرفت ابزارهایی با درجه دقت بالا میشود.
برای مثال در سال 1956 براد شائو و کارل اسکلیچر (موسسه اقیانوس شناسی وودز هول یا WHOI ) مانند رونالد کوکس (موسسه ملی اقیانوس شناسی،UK )، یک نمک زدای آزمایشگاهی ایجاد کردندکه متشکل از سلهای رسانایی دو الکترودی در یک حمام ترموستات روغن مجهز به گرم کننده، خنک کننده، یک کنترل الکترونیکی برای دما یک پل سنجش رسانایی است. شوری با مقایسه رسانایی، با این نگاه اندازه که آب دریای استاندارد پس از توازن دمایی دو نمونه در حمام روغن، اندازه گیری میشود. این ابزارها بزرگ، پیچیده، سنگین (بیش از 200 کیلو) بوده و بنابراین غیر قابل تجاری سازی هستند. هر چند که به دقت مورد نیاز 003/0 ± رسیدهاند. این دستگاه شامل واحد شناسایی کننده پل-اسیلاتور ، حمام روغن با دمای ثابت، 7 سل رسانایی نصب شده در حمام، یک واحد یخچال و کنترل ها، کنترل کننده دمایی نوع متناسب، منبع مداوم ولتاژ برای قسمت های الکترونیکی و یک سیستم مکشی برای خالی کردن سل ها، میباشد.
نمک زدا در آزمایشگاه توسط مجموعه های طولی سنجش آبهای کوپن هاگن و سایر محلول های به دقت تهیه شده که شوری آنها با تیتراسیون های پی در پی تعیین شده بود، کالیبره شد. کالیبراسیون نهایی ممکن است به شکل گرافیکی در مقیاس بالا بیان شود یا یک جدول شوری در مقابل مقاومت محاسبه شود. برخی مواقع کالیبراسیون مجدد نامطمئن است اما احتمالا بایستی هر سال انجام شود. زمانیکه برای سنجش شوری استفاده میشود یک سل که سل مرجع خوانده میشود با آب دریای استاندارد پر میشود که شوری آن به کمک تیتراسیون دقیق تعیین شده است و 6 سل اندازه گیری نیز توسط آب از نمونه های مختلف پر میشود. در حدود 20 دقیقه نیاز است که قبل از شروع سنجشها آنها به تعادل دمایی برسند. یکی از سلهای سپس بر روی پل با سل مرجع به تعادل میرسد مقاومت خوانده شده ثبت شده و پروسه با هر 6 سل دیگر تکرار می شود. هر نمونه 2بار اندازه گیری میشود اما در سلهای مختلف. شوری ها از گراف یا جدول به عنوان ورود به بحث، به دست می آید. سل مرجع و آب با استاندارد به طور روزانه یا با تناوب بیشتری در صورتی که رانش شوری آن نیاز دارد، مقایسه میشود. اگر نتایج به درستی استفاده شده خیلی صحیح تر از تیتراسیون در دریا باشند، تعیین شوری می تواند با سرعت بیشتری انجام شده و تجهیزات به طور خوشایند توسط پرسنلی با مهارت کمتر به راحتی اجرا شوند.
در سال 1961 بوروس هامون و نیل براون، که با بخش ماهیگیری و اقیانوس شناسی علوم مشترک المنافع و سازمان تحقیق صنایع در استرالیا کار میکرد، یک دستگاه نمک زدا قابل تحرک در وزن تقریبی 15کیلوگرم را طراحی کرد. او از یک ترمیستور (مقاومت گرمایی) و مقاومت های پل به عنوان راهی دقیق برای جبران اثر دما بر نسبت/گزارش رسانایی که از استفاده از حمام روغن ترموستاته جلوگیری کرده بود، استفاده کرد. این دستگاه که دقت آن 003/0 ± است، در کمیت بالا تولید شده است. این دستگاه از یک سنسور القایی قرار داده شده در مخزنی از جنس پلکسی گلاس استفاده کرده است. سل محتوی آب استاندارد در دستگاه پیش رو با یک شاخه از پل اندازه گیری که قبل از عبور نمونه نیاز به اندازه گیری آن است، جایگزین شد. در قسمت بالایی مخزن، یک شتاب دهنده حفظ یک مخلوط مطلوب را به سرعت امکان پذیر میسازد. آب در تماس با دو ترمیسیتور بود. یک ترمیسیتور در یک شبکه جبرانگر اثر دما نصب شد، ترمیستور دیگر دمای نمونه را با با دقت 1/0 ± درجه سانتی گراد اندازه گیری کرد که این امکان را میدهد تا محاسبه کنیم که اگر سنجش ها در دمای 15 درجه سانتی گراد انجام بشود، رسانایی چقدر خواهد بود. در واقع این دما، دمایی است که این معادله در آن پایه ریزی شده است که معادله حالت آب دریا، خوانده شده و به منظور محاسبه شوری از آن استفاده میشود. استفاده از سنسور با القا در این نمک زداها مشکلات ناشی از وجود رانش با سل هایی با دو الکترود، از بین میبرد. این رانش ناشی از ایمپدانس قطبیت که یکسان با مقاومت الکتریکی است، می باشد که بین هر الکترود و آب دریا وجود دارد. رانش در یک روش مهم با استفاده از الکترودهای قابل تنظیم پوشیده شده با پلاتینیوم غیر فعال، کاهش یافته است. هر چند که در انجا رانشی باقی مانده است که به طور کارامد مهم است و نیاز به پاکسازی سل ها و کالیبراسیون مجدد آن با آب دریا دارد. سنسورهای رسانایی برای القا از دو ترانسفورمر حلقوی سوار بر هم که سوراخ های مرکزی آنها منطبق بر هم هستند، تشکیل شده اند.
آب دریا به طور کامل آنها را در برگرفته و سوراخ مرکزی را پر میکند به طوری که یک حلقه مشترک با هر کدام از ترانسفورمرها ایجاد میکند. یک ولتاژ متناوب به یکی از توانسفورمرها اعمال شده که جریان الکتریکی را در مدار آب دریا القا میکند. این جریان با رسانایی متناسب است. که آن هم با ترانسفورمر دومی سنجیده میشود. اگرچه این سل ها بسیار پایدارتر از سل هایی با دو الکترود مقاومت الکتریکی هستند ناپایداری کمی ایجاد میکنند که باید توسط کالیبراسیون های متناوب جبران شود.
سنسورهای رسانایی استقرایی جفت شده از دو ترانسفورمر حلقوی شکل تشکیل شده اند که با سوراخهای مرکزی منطبق بر هم در نزدیکی یکدیگر نصب شدهاند. آب دریا به طور کامل هر دو ترانسفورمر را احاطه کرده و سوراخ مرکزی آنها را پر میکند به نحوی که آب دریا جریانی مشترک با هر دو ترانسفورمر را تشکیل میدهد. یک ولتاژ جریان متناوب به یک ترانسفورمر القا شده که یک جریان الکتریکی متناسب با رسانایی را در مدار آب دریا القا میکند. جریان القا شده توسط ترانسفورمر دومی سنجیده میشود. اگرچه این سل ها پایدارتر از سل های دو الکترودی هستند، مقاومت الکتریکی سیم پیچ ها ناپایداری جزئی را ایجاد میکنند که با کالیبراسیون دوباره متناوب قابل جبران است.
در سال 1975 تیم دوفینی (هیئت تحقیق ملی کانادا در اتاوا) یک نمک زدا آزمایشگاهی را طراحی کرد که امروزه نیز با گسترده گی زیادی توسط اقیانوس شناسان استفاده می شود. AUTOSAL از یک اتصال سل چهار الکترودی غوطه ور در حمام ترموستاته به منظور راهی برای جلوگیری از مشکل رانش ایجاد شده توسط قطبیده گی، استفاده می کند. سل 4 الکتروده دقیقا آنالوگ مقاومت 4 انتهایی است. رسانایی به صورت نسبت جریان عبوری از دو الکترودبه یک ولتاژ مدار باز بین دو الکترود محتمل، تعریف میشود: بر طبق این تعریف، رسانایی مستقل از ایمپدانس قطبی هر یک از چهار الکترود است.